از میان ویژگی های درون فردی دو متغیر خودپنداره تحصیلی و انگیزه پیشرفت از اهمیت بسزایی برخوردارند. به نظر مي‌رسد كه صاحبنظران بر نقش خودپنداره به عنوان تعيين‌كننده‌ي اساسي رفتارها صحه گذارده‌اند (بونگ و کلارک،1999؛ شیولسون و بولس، 1982؛ به نقل از مهراد، 2016)، چرا كه پندار فرد از خودش تا اندازه‌اي تصور او را راجع به عملکردش تعيين مي‌كند.

خودپنداره، شبکه اي از عقاید و باورهاي مثبت و منفی در مورد خود، پذیرش یا رد خود می باشد (گوئتز، هانا، آنا، لوتدکی و ناتهان،2009). در پژوهش هاي مختلف که پیرامون خودپنداره انجام گرفته است، این مفهوم را با اصطلاحات متفاوتی تعریف کرده اند و برخی نیز آن را مترادف با عزت نفس و خودتنظیمی دانسته اند (احمد و برواینسما،2006). خودپنداره، مجموعه صفات، توانايي‌ها، نگرش‌ها و ارزش‌هايي است كه فرد به آنها باور دارد و توصيف كننده‌ي او مي‌باشد (برك،2007). گيج و برلاينر (1975؛ به نقل از مهراد،2016) خودپنداره را به‌ صورت مجموعه‌اي از ادراكات و نگرش‌هايي كه نسبت به خود داريم و اينكه چگونه خود را توصيف مي‌كنيم بيان مي‌كنند. در مورد بوجود آمدن خودپنداره محققان بیان داشته اند که ادراكات فرد از خود و از طريق تجربه در محيط، تعامل با ديگران و اسنادهاي رفتاري مربوط به خودش حاصل مي‌شود (مهراد،2016).

خودپنداره تحصیلی نیز فرایند شکل گیري ارزشیابی از خودپنداره متأثر از تجربه هاي آموزشی دانش آموزان و تفسیر محیط آموزشی و بیانگر دانش و ادراکات فردي درباره نقاط قوت و ضعف خودمان در یک حوزه تحصیلی معین و عقاید فردي درباره توانایی هایمان در انجام موفقیت آمیز تکالیف تحصیلی در سطوح طراحی شده است و یکی از بهترین پیش بینی کننده ها و میانجی ها براي متغیرهاي انگیزشی اثربخش و غیر اثربخش و از جمله عوامل مؤثر در فرایند یادگیري می باشد (پکران، گوتز، فرنزل، بارچفلد و پری،2011).

انگیزه پیشرفت سازه درون فردی دیگری است که می تواند بر درگیری تحصیلی دانش آموزان تاثیرگذار باشد (وانگ و اکلس،2013). سازه انگیزه پیشرفت در رسیدن به هدف ها و موفقیت نقش به سزایی دارد (گوای، راتل، روی و لیتالین،2011). انگیزه پیشرفت به عنوان یک زمینه نسبتا ثابت در افراد، از جمله مهمترین انگیزه ها یا نیازهاي اکتسابی هر فرد می باشد که براي نخستین بار توسط موري در سال هاي 1930 مطرح شد (بیابانگرد،1384). وي نیاز و میل به پیشرفت را به عنوان یکی از نیازهاي اساسی و از ویژگی هاي سازگار شخصیت انسان می داند. مک للند (1983؛ به نقل از استین ماي و اسپیناس،2009) نیز نیاز و انگیزه پیشرفت را نتیجه تعارض هیجانی بین امید به موفقیت و میل به دوري و گریز از شکست می داند. اینکه امید به موفقیت از سویی به هیجانات و عقاید مثبت پیرامون موفقیت وابسته است و از سوي دیگر ترس از شکست به هیجانات منفی و اینکه موقعیت پیشرفت دور از دسترس و خارج از توان او می باشد، مرتبط است. بر این اساس انگیزه پیشرفت، میل یا اشتیاق فرد براي کسب موفقیت در موقعیت هایی است که موفقیت در آنها به کوشش و توانایی فرد وابسته است. افراد داراي سطح انگیزه پیشرفت بالا براي حل مشکلات و رسیدن به موفقیت بسیار کوشا هستند. این افراد حتی پس از آنکه شکست می خورند دست از تلاش برنمی دارند و تا رسیدن به موفقیت به کوشش ادامه می دهند (سیف،1390).

انگيزه پيشرفت نقش مهمي در عملكرد تحصيلي دارد، به طوري كه بوستاو (2012) عنوان كرده است، انگيزه تحصيلي يك عامل بسيار مهم براي پيش بيني پيشرفت تحصيلي است كه بر عملكرد و رفتارهاي فردي اثر مي گذارد. همچنين بر فعاليت هايي كه افراد انتخاب مي كنند و سطح درگيري شان در فعاليت، ميزان پافشاري در انجام آنها و در نتيجه بر اعمال اثر مي گذارد (پاسکوا،2007). انگيزه پيشرفت، نقش مهم و اساسي در يادگيري دارد و موتور حركت فرد براي رفتارهايي است كه به يادگيري بهتر و موثرتر منجر مي شود.